چهارشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۶

سال كه تحويل شد فکرهای جور واجوری از سرم می گذشت ...تحولات و اتفاقات عجیب و غریب سال قبل...رفتارها و اعمال دور از ذهنی که خودم داشتم و چیزهایی که یاد گرفتم و حوادثی که از سر گذراندم
و امسال که اضطراب شیرین لحظه سال تحویل را نداشتم و سرد و کرخت و بی روح سال را تحویل کردم!!!
به کارهایی که باید انجام می دادم فکر می کردم از امتحان دستیاری گرفته تاحتی.....!!! همه را یک بار مرور کردم و زمانبندی همیشگی .....!همه باید بدون نقص انجام شود
برای آن چه پشت سر گذاشتم نباید متاسف نباشم راستش را هم بخواهید پشیما ن نیستم گرچه دلم می خواهد که باشم!!!
و درمیان هجوم سهمگین لغات و عبارات و اطلاعات دنبال چیزی برای فکر کردن می گردم... فقر و فلاکت مردم ..اوضاع نابسامان مملکت...آینده مبهم ونامطمئن خودم...با این حالی که دارم چه اتفاقاتی خواهد افتاد و این سال آبستن چه حوادثی خواهد بود برای من... مملکت و مردم؟
سالي بدون افسردگي..سردرگمي ....همراه با افزايش ميزان رضايت از زندگي و شدت يقين آرزو دارم...هرچند بعيد به نظر مي رسد

هیچ نظری موجود نیست: