جمعه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۶

bulimia

با توجه به اينكه اين روزها حملات پرخوري ! بيش از قبل به سراغم مياد (طوري كه با شروع حمله اختيار رو از دست مي دم و رفتارم در ارتباط با غذا و هله هوله اونقدر زننده و شرم آور مي شه كه ترجيح مي دم در خفا به خوردن بپردازم! تا كسي شاهد رفتار وحشيانه و بي محاباي من نباشه!) وتصویر زشتی که از فرم بدنم داره روز به روز آزارنده تر می شه و از اونجايي كه من همه چي رو بايد از جنبه علمي!تاريخي! و فلسفي اش! مورد بررسي قرار بدم اين پست پر سس و چربي و خامه و چاق و سرخ شده !!فلسفی !!را داشته باشيد:
چربی به خودی خود یک ماده یا جوهر ماده یا ساخته شده از این جوهر است. مشكل بزرگ زمانی ست که این ماده در اطراف کپل انسان انباشته می شود!!! در میان فلا سفه پیش از سقراط، زنو اعتقاد داشت که وزن یک توهم است و انسان هر چقدر هم که بخورد باز هم نیمی از وزن انسانی را دارد که هرگز ورزش شکم نکرده است. پرسش درباره بدن ایده آل،اهالی آتن را دستخوش وسواس کرده بود، و در یک نمایش نامه گم شده به قلم آیسخولوس ، کلیتمنسترا عهد خود را در این مورد که هرگز بین دو وعدهء غذایی ته بندی نکند، می شکند و موقعی که متوجه می شود لباس شنایش دیگر اندازه اش نیست برای مدتی طولانی اشک می ریزد.

این خلاقیت ارسطو بود که توانست روی مشکل افزایش وزن تعریف علمی بگذارد، و در یکی از پیشنویسهایش دربارهء علم اخلاق اعلام کند که محیط انسان مساوی ست با قطر شکم ضربدر عدد پی.
همان طور که اطلاع داریم، رم برای قرنهای متمادی ساندویچ باز بوقلمون داغ !!را اوج بی بندوباری اخلاقی تلقی می کرد، بسیاری از ساندویچ ها ناچار بسته ماندند و تنها بعد از دوران اصلاحات باز شدند. چهارده قرن نقاشی های مذهبی ابتدا صحنه هایی از آدمهای چاق سرگردان در جهنم را به تصویر کشیده که محکوم به خوردن سالاد و ماست!! هستند. اسپانیایی ها به ویژه در این زمینه بی رحم بودند و در دوران تفتیش عقاید اتفاق افتاده که مردی را به دلیل این که داخل آوکادو را با گوشت خرچنگ پر کرده به مرگ محکوم کنند.

هیچ فیلسوفی تا به حال به حل مشگل احساس گناه و وزن به اندازه دکارت نزدیک نشده است. او ذهن و جسم را به دو بخش تقسیم کرد، به طوری که جسم قادر باشد با ولع هر چه تمامتر پرخوری کند در حالی که ذهن با خود می گوید، بی خیال، این که من نیستم!!
فاجعه وجودی از نظر شوپنهاور بیش از آن که خوردن باشد، جویدن بود. شوپنهاور علیه گاز زدن بی جهت هنگامی که انسان درحال انجام فعالیت های دیگر است مبارزه کرد. شوپنهاور معتقد بود که به محض این که جویدن آغاز می شود، تمایل انسان دیگر قادر نیست در برابر آن مقاومت کند و نتیجه اش دنیایی پر از خرده های پخش شده غذا روی همه چیز است.

نتیجه نهایی: صرفنطر از فراسوی نیک و بد کلوچه ها و اراده معطوف به قدرت سس سالاد من، ازمیان تمامی دستور غذاهای فوق العاده ای که افکار غرب را تغییر داد، دستپیچ مرغ هگل نخستین غذایی بود که از پس مانده های غذا مفاهیم سیاسی معنا داری استخراج کرد. هم خدا نشناس ها و هم اهل تشکیک به یک اندازه می توانند از میگوی سرخ شده و سبزیجات اسپینوزا لذت ببرند، درحالی که دستور غذایی مهجور دنده گوساله کبابی از هابس به صورت یک معمای پیچیده روشنفکرانه باقی می ماند. بهترین نکته رژیم غذایی نیچه این است که به محض این که وزن کم شود، وضع موجود حفظ می شود در حالی که “رساله نشاسته” اثر کانت چنین نیست.

صبحانه:

آب پرتقال
2 برش بیکن
مقداری خامه
صدف پخته شده
نان تست، چای گیاهی

آب پرتقال جوهر واقعی پرتقال است که خود را آشکار می کند، منظورم طبیعت واقعی اش است، همان چیزی که حالت "پرتقالی" به آن می دهد و باعث می شود که به طور مثال مزه ماهی سومون خیس شده یا خاک ندهد. برای مذهبیون فکر هر چیزی مگر صبحانه تهیه شده از گندم ، وحشت و تشویش به بار می آورد، اما با مرگ خدا هر چیزی مجاز است، و هر چقدر که بخواهندمی توانند خامه و صدف و حتی بال مرغ بوفالو بخورند.

ناهار:

یک کاسه ماکارونی با گوجه فرنگی و ریحان
نان سفید
پوره سیب زمینی
کیک تخم مرغ

اراده قوی همیشه غذاهای مغذی ، پر ادویه با سس های چرب مصرف می کند ، در حالی که انسان ضعیف بدور از گندم و توفو، از این که شکیبایی اش در زندگی پس از مرگ، جایی که گوشت بره کبابی بیداد می کند پاداش خواهد گرفت، مطمئن است. اما اگر زندگی پس از مرگ، آن طور که به نظر من می آید، تکرار ابدی زندگی فعلی باشد، پس انسان بردبار باید تا ابد غذای کم نشاسته و مرغ پخته بدون پوست بخورد.

شام:

استیک یا سوسیس
سیب زمینی خرد شده سرخ کرده
خوراک خرچنگ با پنیر
بستنی با خامه یا کیک

این غذای سوپر من است. بگذارید آنها که از ترس برای تری گلیسرید و چربی بالا لغز می خوانند همان طور غذا بخورند که پیشوای مذهبی یا دکتر تغذیه شان را راضی می کند، اما سوپر من می داند که گوشت نرم مرمرین و پنیر خامه ای با دسر های غنی و، آه بله، مقادیر معتنابهی غذاهای سرخ شده همان چیزی ست که دیونیسوس می خورد اگر مشکل ترش کردن نداشت.
چنين خورد زرتشت
وودي الن

هیچ نظری موجود نیست: