پنجشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۶

اولا"جایی که من دارم کار می کنم:
۱-همه دارند دروغ ميگن مگر اينكه خلافش ثابت شه!
۲-هر چيزي كه جلوي بقيه بگين حتما يه روزي بر عليه شما استفاده ميشه!
۳-هر كسي اجازه داره با وقاحت تمام توي چشمهاي شما زل بزنه و در مورد مسائلي كه اصلا بهش مربوط نيست با صراحت سوال بپرسه!
۴-هر كس از صبح به شما لبخند بزنه و خيلي گرم احوال پرسي كنه ، قصد داره تا ظهر از شما به يك شكلي سوء استفاده كنه ! ( شكل و شدت سوء استفاده بعدا مشخص خواهد شد!)
۵-ادب؟...چي؟؟ ...زكي!(اين اونا بودن ..من مودبم!)
۶-مراقب باشيد ...در محيط روابطي هست كه شما بعدا ازش مطلع ميشين، وقتيكه ديره! وقتيكه حسابي بهتون خنديده شده!!!یا حالتون گرفته شده!!!
۷-رده بندي شغلي؟ شما دكتر هستيد ؟ اون كه باهاتون بد حرف زده تا ششم ابتدايي خونده؟ ... نه ببين ارزش ادمها به انسانيته و شما بايد درك كنيد كه......و......البته بايد توجه داشت كه ......!
۸-نه ...انتظار نداشته باشيد كه اينجا كسي براي شما افعال رو جمع ببنده! همه "تو" هستند و خودموني .
۹-هر قدر تلاش كنيد كه بطور غير مستقيم يا بعضا مستقيم بقيه رو تربيت كنين حتما شكست ميخورين!
۱۰-سر جاتون بند نشين اينور بريد اونور بريد ...از خودتون تعريف كنين ،در مورد سختي كارتون براي همه نك و نال كنين...من ميدونم موثره !ميدونم جواب ميده! از خوب كار كردن هم كم دردسر تره و هم زودبازده تر! ...ميگي نه؟...حالا نگاه كن!
دوما":
چرا نمی شه خشم خودمون رو نسبت به افرادی که آزارمون می دن با واکنشهای فیزیکی مثل لگد زدن و پنجه و گیس و گیس کشی نشون بدیم هان؟ هان؟ حالم از محدودیتهای محیطی به هم می خوره!!!
کی می خواد بگه:(خشم در ارتباط با نداشتن ها ونبودن هاي ما است . هركجا كه خشمگين مي شويم اگر صادقانه با خود خلوت كرده بينديشيم دستگيرمان مي شود كه جايي چيزي را كم آورده ايم. تواني را … علمي را … مهارتي را… جذابيتي را… جاودانه بودني را!!!! )
جرات داره بگه تا چشماشو با همین چنگولام در بیارم!!!

هیچ نظری موجود نیست: